دل ِ گیـــر . . .

کـــی تــمــام مـی شــود ؟ ؛ غـروب هایـی کـ ه " دل ِ " مـا " گـیـرِ " دلــتـنـگــی ات اسـت آقــا !

دل ِ گیـــر . . .

کـــی تــمــام مـی شــود ؟ ؛ غـروب هایـی کـ ه " دل ِ " مـا " گـیـرِ " دلــتـنـگــی ات اسـت آقــا !

دل ِ گیـــر . . .

معــکم معــکم
لا مــع غیــرکــم . . .

+

سررسیدم کفاف دغدغه هام رو نمیداد
یه دفترچه از بیان قرض گرفتم!

+

این وبلاگ ابداً آموزشی نیست ...

منوی بلاگ

۲ مطلب با موضوع «متفرقه جات» ثبت شده است

بسم الله


سلام.

عزاداری همه‌مون با هم قبول باشه ان‌شاءالله. یک پست کاملا بی‌ربط یا شاید هم کاملا باربط!

اتوبان که باشی، سرعت مجاز هم حداقل داره هم حداکثر، حالا نمی‌دونم حداقلش رو هم تابلو می‌زنند یا نه؟ (فکر کنم یا نه!) ولی مهم نیست. چون همه می‌دونیم از یک سرعتی کمتر نباید و نمی‌شه رانندگی کرد. علتش هم واضحه. در خوش‌بینانه‌ترین حالت سد معبر و کمی ناسزا خوردن! و از یک سرعتی بالاتر هم نباید و نمی‌شه رانندگی کرد. علتش هم واضحه. تصادف! بین این دو حد سرعت هر سرعتی مجازه. اما بهتر کدوم سرعته؟ سرعت عرف! یعنی سرعتی که بین رانندگان معروف‌تر و رایج‌تر هست. یعنی سرعتی که ماشین‌ها بیشتر با اون سرعت حرکت می‌کنند. یعنی سرعتی که از حد مجاز خارج نشده حتی اگر به مذاق من خوش نیاد. زیادی یواش بری سد معبر می‌کنی. زیادی تند بری تصادف. وسط باش. با عرف ِ در محدوده‌ی مجاز...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ آبان ۹۳ ، ۲۲:۰۷
هانیه سادات

بسم الله


سریال یوسف پیامبر چند شب هست که تمام شده ولی نشد که همان شب این مطلب رو بنویسم. شاید یک کم از حال و هواش خارج شده باشیم. اشکال نداره دوباره وارد میشیم!

این بار سعی کردم با دقت بیشتری و نگاه جدیدتری سریال رو نگاه کنم. خیلی سوال برام پیش اومد... که مجال مطرح کردنش نیست وگرنه دونه دونه میپرسیدم و جواب میگرفتم. برای همین از ریزه کاری ها میگذرم و به اصل قضیه می پردازم...


حضرت یوسف بعد از اونهمه رنج و سختی به خانواده اش رسید و بلافاصله رو به آسمان خدا رو شکر کرد. حضرت یعقوب هم. من بودم کل چهل سال رو شکوه و شکایت میکردم! چرا؟! خب معلومه چون می دونست رسالتی سنگین بر دوش دارد...

گاهی اوقات به خودم میگم شاید علم به حکمت خدا رضایت رو در پی داشته باشه. اما بعدش میگم شاید گنجایش اون علم رو نداریم! (؟) رضایت به رضای خدا ته ته ته خوشبختیه... راضیةً مرضیة... [اللهم ارزقنا]


دیالوگ های آخر خضر نبی هم آهی از نهادمان بلند کرد...

"خداوند به وسیله ی تو حکومت یکی از صالحان را در گوشه ای از زمین به نمایش گذاشت تا زیبایی حکومت الهی را به آیندگان نشان دهد. صالح موعود که آمد، همه دنیا را چون مردم مصر، هم از گمراهی و فقر نجات خواهد داد، و هم از سلطه ستمگران و زورمندان. همان که نامش سالهاست آرامش بخش لحظه های دشوار زندگی توست. آنگاه که پیامبر خاتم آمد، منجی موعود نیز خواهد آمد. جهان یک حکومت، و منجی موعود حاکم آن خواهد بود. و او عدالت را در سراسر جهان گسترش خواهد داد..."


آقا نوشت:

"پروردگارا دیده ی همه منتظران را به دیدار منتظر روشن بدار"
میدونم خیلی ها بعد از این دیالوگ حضرت یعقوب،
تو دلشون آمین گفتن...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ مرداد ۹۳ ، ۱۸:۱۲
هانیه سادات